سه‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۴:۵۱
۰ نفر

لیلا مشفق: اتومبیل وسیله‌ منحصربه‌فردی‌ست که دوران شکوفایی ارتباطات و حمل و نقل را پویاتر کرده و تاثیر بسیار شگرفی بر زندگی انسان امروز گذاشت.

اگرچه تردیدی نداریم که پیامدهای صنعتی شدن تاثیرات نامطلوبی بر زندگی انسان امروزی گذاشته و کم و بیش بر زندگی مردم مشرق زمین نیز سایه افکنده است و این عدم توازن شرایط را برای ما بغرنج‌تر هم می‌کند! اما اگر متناسب با نیاز و در موازات زندگی خود، برای اصلاح الگو‌های مصرف گامی‌برداریم، بار منفی کمتری از آن بر شانه‌های ما سنگینی خواهد کرد.

نمونه بارز آن همین موارد ریز و درشت متعددی است که در شهرهایمان شاهدیم، مثل اتومبیل‌های تک‌سرنشین یا طی مسافت‌های کوتاه درون شهری با وسایل شخصی و... اخیرا مواردی مشاهده شد که رانندگانی برای سرگرمی ‌یا حتی شغل ثانویه در خیابان‌ها تردد و مسافرکشی می‌کنند!

(که البته اصلا قرار نیست که منکر فشارهای اقتصادی موجود باشم.) از همه مزایا و معایب اتومبیل که بگذریم، آنچه که در نظام اتومبیل‌رانی امروزه بسیار حائز اهمیت است رعایت قوانین راهنمائی و رانندگی و رابطه موجود بین رانندگان و ماموران راهنمائی و رانندگی به‌عنوان ناظرین اجرایی این قوانین است.

ساعت 4عصر میدان امام(ره)

از تاکسی که پیاده می‌شوی، می‌بینی لااقل 10 نفر به عابرین می‌آویزند که می‌خواهند احتمالا آنها را به آمل، بابل، قائم‌شهر (داخل شهر یا کمربندی!)، بابلسر، چالوس و... ببرند، در حالی‌که عابر مورد نظر هدفی جز رد شدن از این قسمت شهر و رساندن خود به بانک یا اداره در آن سوی خیابان ندارد.

کمی‌آن طرف‌تر می‌خواهی از عرض خیابان رد شوی ــ از عرض خیابانی که دروازه ورودی و خروجی شهر محسوب می‌شود ـ اگر تمام آئین نامه راهنمائی و رانندگی را هم در ذهنت مرور کنی تا راهکاری برای کمترین تخلف پیدا بشود و مثل یک شهروند قانونمند از عرض خیابان عبور کنی، امکان ندارد که بتوانی از این سد سدید انسانی و آهنی به‌راحتی بگذری.

خودروهایی که در یکدیگر گره ‌خورده اند و هر کدام تلاش می‌کنند با اجرای ترفندهای مختلف رانندگی، راه خودروهای دیگر را سد و مسیر را برای خود باز کنند. مامور راهنمایی و رانندگی در حالی که وسط این چند راه مستاصل ایستاده و کاملا سردرگم وضعیت موجود را نظاره می‌کند.

 انگار هیچ قانونی در این میدان حاکم نیست؛ به جز قانون «چاکرِ جناب سروان!» بیچاره جناب سروان که هم باید قانون را اجرا کند و هم از طرف دیگر این جماعت را دل‌آزرده
 نکند.

بالاخره به سلامتی به آن سوی خیابان می‌رسی. دوباره سناریوی رانندگان جویای مسافر تکرار می‌شود و البته هزاران ماشینی که کیپ تا کیپ به شکل‌های عجیب و غریب پارک شده‌اند که من اصلا نمی‌خواهم بگویم که پارک و توقف در اطراف میادین ممنوع است. جناب سروان، التفاتی بفرمایند لطفا! حمل با جرثقیل!

راستی کسی دارد بیخ گوشم بوق می‌زند... ــ بوق! آن هم در پیاده‌رو ؟ بله، موتوری محترم دیواری کوتاه‌تر از عابر پیاده یا پیاده‌رو ندیده و یا برای لگد مال کردن حریم قانونی‌اش راهی پیدا نکرده!!!

در گوشه‌ای از این شهر، عجیب و غریب نیست که با تخلفات وسیع راهنمائی و رانندگی روبه‌رو نباشیم. آن هم نه فقط از طرف شهروندان که ملزم به رعایت قوانین هستند بلکه از طرف مامورین که ناظرین بر عدم رعایت قانون هستند، به نوعی شاهد سهل‌انگاری‌های زیادی هم هستیم.

در اصلی‌ترین میدان شهر ساری (میدان ساعت) ساده‌ترین قانون که رعایت حق تقدم است، آن هم با وجود چراغ راهنمائی و رانندگی، اعمال نمی‌شود که متاسفانه با هرج و مرج و اختلال در ترافیک مواجهیم. شاید مشکل اصلی عدم وجود فرهنگ شهروندی در این مقوله باشد، اما اگر مامورین به طور مداوم در این میدان حضور داشته و به جدیت به اعمال قانون اقدام کنند، شهروندان نیز به مرور زمان خود را ملزم به رعایت آن خواهند دانست و در دراز مدت به امری بدیهی تبدیل خواهد شد.

وقتی ماموران راهنمایی و رانندگی را افسران وظیفه‌ای تشکیل می‌دهند که در حال طی دوره خدمت سربازی هستند که نه آموزش کافی دیده‌اند و نه سابقه کافی دارند و تنها نگاه موقتی به کار خود دارند، در نتیجه در انجام وظایف محوله خود در اعمال قانون و ساماندهی و کنترل ترافیک معابر و چهارراه‌ها چندان که باید جدی نخواهند بود.

به نظر می‌رسد وظیفه و کار اغلب ماموران جوان راهنمایی و رانندگی فقط در ایستادن کنار معابر و خیابان‌ها و مچ‌گیری برای یافتن تخلفی از سوی رانندگان و بلافاصله جریمه کردن آنها خلاصه نشده باشد، بلکه نظارت بر وضعیت تردد خودروها و ساماندهی و باز کردن گره‌های ترافیکی در معابر و خیابان‌ها از عمده‌ترین وظایف آنهاست که اغلب هم آنها را انجام می‌دهند. ضمن آنکه اصل بر پیشگیری جرایم رانندگان و تلفات انسانی است تا جریمه کردن و حمل اتومبیل‌ها با جرثقیل.

در زمانی که دنیا به سمت حذف حضور فیزیکی ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی در چهارراه‌ها و کنترل غیرمحسوس معابر و شریان‌های ترافیکی پیش می‌رود، متاسفانه این شهر به‌عنوان مرکز یک استان نسبتا وسیع از ساده‌ترین نظارت‌ها بی‌بهره است. اگر ساری یک پایانه بی‌قانون در امر ترافیک است، برای حل این معضل باید دلسوزانه فکری کرد.

همشهری استانها

کد خبر 88559

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز